Trust In God

به خدا اعتماد کن !

Trust In God

به خدا اعتماد کن !

امیدوارم!

 

امیدوارم امشب بتونم متن Game Over رو هم بنویسم. بستگی داره که اون وقت داشته باشه با یه ایمیل دلیلشو واسم توضیح بده تا این ماجرا واسه همیشه تموم بشه یا نه! 

 

اصلا حاضره واسم وقت بذاره و جوابمو بده؟!!  

خدایا این همون کسیه که همیشه بهم می گفت : من واسه شما ارزش زیادی قائلم و خیلی برام قابل احترم هستید!!! 

 

ببین حالا چطور داره ... خودت که داری می بینی نیازی به گفتن من نیست! 

 

 

 بازم یه گپ کوچولو با تو! 

 

ای بهترین دوست من؛ 

 

ازت ممنونم ...

با وجود این همه بنده ایی که داری 

هیچ وقت من رو تنها رها نکردی 

و به خاطر افکار کودکانه ام 

من رو از خودت دور نکردی .

از همین امروز در ساختن زندگی بهتر 

کمکم کن. 

عاشقت هستم  من رو دوست بدار!

یه ماهه شد!

 

امروز دو تا مناسبت داره: 

 

هم تولد یک ماهه شدن وبلاگه منه ؛ هم جشن خداحافظی شما! 

 

راستی تولد شما هم هشتمه , هشت مرداد!  

 

اوه چقدر هشت!  

زندگی خوبه , زیباست , دوست داشتنیه , منم دوستش دارم ! 

  

نه دوری تو منو ناامید می کنه !

 

نه نداشتن عشق ! 

 

نه Hi Class شدنت !  

 

 

اگر تنهاترین تنها شوم باز هم خدایم هست, 

 

او جانشین همه نداشته های من است! 

 

  

باید جمله های دکتر شریعتی رو قاب گرفت!  

 

 

و اما یه گپ کوچولو با خدا: 

  

  

سلام خدا جونم ! 

میدونم که دوست واقعیم فقط تویی , 

بدون هیچ انتظاری  

فقط تویی که همیشه 

حوصله گوش کردن به حرفام رو داری  

قسم به ... 

در مقابلت به کی قسم بخورم! 

قسم به قلب تاریک و پر گناهم  

با تمام وجود دوستت دارم  

تو هم قلبم رو صاف کن!

 

هدیه تولد

  

هدیه تولد 

 

هچ وقت نداشتمش که حالا بخوام برای از دست دادنش ناراحت باشم 

و اشک بریزم . احساس می کنم کم کم دارم زنده میشم . 

 دارم خودمو دوباره پیدا می کنم. البته هنوز خیلی زوده که بخوام این 

 حرفو بزنم. آخه تازه اعتیادمو ترک کردم!  

 

خیلی وقت بود که به خداحافظی فکر می کردم ولی اون پیش قدم شد. 

آخه منتظر بودم که مصاحبه دانشگاهشو بده, بعدم منتظر نتیجه ش بودم. 

 ولی اون صبرش خیلی کمتر از من بود .  

یه روز بعد از تولدم بهم گفت که :بهتره برای همیشه خدافظی کنیم. 

عجب هدیه تولدی!  

غافلگیر شدم ولی دلم می خواست بدونم دلیل اون واسه این کار چیه! 

یه دلیل الکی واسم آورد . باورم نمی شد حتی درست جوابمو نمی داد,  

یا می گفت: "شاید" یا "نمی دونم" یا یه شکلک که شبیه طلبکارا بود!!!

 

از حرفاش اصلا تعجب نکردم و ناراحت نشدم ولی نمی تونستم باور  

 کنم کسی که به قول خودش واسم ارزش زیادی قائله اینجوری با  

برخوردش داره منو خورد می کنه... 

 

وای خداجون چقدر وحشتناک بود ,وقتی که بهش گفتم:موفق باشی- 

مواظب خودت باش - بای ... 

اون پشت سر هم نوشت : 

 

ممنون 

ممنون 

ممنون 

ممنون ...

داشتم دیوونه می شدم . یعنی اینقدر ازم نفرت داشت؟ چرا تاحالا  

چیزی نگفته بود؟ چطوری این همه نفرتو تو دلش نگه داشته بود و  

چیزی بهم نگفته بود!!!! 

نمی تونستم باور کنم فقط شوکه شده بودم. احساس خوبی نبود . 

کسی که هر شب واسه خوشبختیش دعا می کردم این جوری ازم  

نفرت داشت و من نمی دونستم.  

   

ازش دلگیر شدم که پیش قدم شده بود , اونم درست بعد از تولدم!

 

الان زیاد روحیه خوبی ندارم.

فراموش کردن اون سخت نیست ,  

 من نمی تونم اشتباه خودمو فراموش کنم!  

 

 

عقل کیلو چند؟ متاسفانه زیادی به حرف دلم گوش کردم... 

دوست مجازی

 

سلام به کسی که واسم عزیز شدی! 

  

 نمی دونم به خاطر چی بود که دلبسته تو شدم! فقط می دونم نه هوس بود نه یه 

 نگاه .می دونی که خیلی وقته تو حال منو نپرسیدی؟ نگفتی زنده ام یا مرده!  

  

من بودم که رابطه مجازیمون رو شروع کردم. شاید حالا از اینکه منو همراهی کردی پشیمونی؟!  

 

این روزا که کمتر پیش میاد حالمو بپرسی یا بهتره بگم اصلا حالمو نمی پرسی,  

ولی من می خواستم به هر طریقی شده ازت یادی کنم چون دلم برات تنگ شده  

بود , تو هم مثل همیشه گرم و مهربون جوابمو می دادی .  

به جز این آخریا که اونقدر خشک و رسمی شده بودی  که دلم نمی خواست دیگه 

 ادامه بدم. احساس می کردم خیلی واست غریبه شدم!   

 

می دونم برای تو فقط یه دوست مجازی هستم .انتظار بیشتری هم ندارم هر چند  

خیلی دوست داشتم برای تو واقعی تر بشم ولی با کلی دلیل خودمو راضی کردم  

که اینجوری بهتره!  

 

 

آخه مشکل اینجاست که دلم یه چیزی می گه , عقلم یه چیز دیگه!  

  

راستی بابابزرگ مهربونم! هنوز هم نوه تو دوست داری؟ یا دلتو زده؟!  

یاد پت و مت بخیر! 

وای چه حالی می داد وقتی پت و مت می شدیم . فقط می خندیدیم! 

 یادش بخیر ...  

 

عزیزم آلزایمر چیز خوبی نیست, وقتی خوشی ها و خنده ها یادمون بره ؛  

غم و غصه جاشو می گیره.  

  

بابا بزرگ مهربونم بعضی از خاطره ها و بعضی از تاریخ ها رو نباید فراموش کرد.  

 

دیروز تولدم بود - فراموش کردی ! شاید چون منو فراموش کردی ...   

 چقدر دلم می خواست که یادت می موند و غافلگیرم می کردی!  

 

ولی فهمیدم زیادی دلم خوشه!