Trust In God

به خدا اعتماد کن !

Trust In God

به خدا اعتماد کن !

دوست مجازی

 

سلام به کسی که واسم عزیز شدی! 

  

 نمی دونم به خاطر چی بود که دلبسته تو شدم! فقط می دونم نه هوس بود نه یه 

 نگاه .می دونی که خیلی وقته تو حال منو نپرسیدی؟ نگفتی زنده ام یا مرده!  

  

من بودم که رابطه مجازیمون رو شروع کردم. شاید حالا از اینکه منو همراهی کردی پشیمونی؟!  

 

این روزا که کمتر پیش میاد حالمو بپرسی یا بهتره بگم اصلا حالمو نمی پرسی,  

ولی من می خواستم به هر طریقی شده ازت یادی کنم چون دلم برات تنگ شده  

بود , تو هم مثل همیشه گرم و مهربون جوابمو می دادی .  

به جز این آخریا که اونقدر خشک و رسمی شده بودی  که دلم نمی خواست دیگه 

 ادامه بدم. احساس می کردم خیلی واست غریبه شدم!   

 

می دونم برای تو فقط یه دوست مجازی هستم .انتظار بیشتری هم ندارم هر چند  

خیلی دوست داشتم برای تو واقعی تر بشم ولی با کلی دلیل خودمو راضی کردم  

که اینجوری بهتره!  

 

 

آخه مشکل اینجاست که دلم یه چیزی می گه , عقلم یه چیز دیگه!  

  

راستی بابابزرگ مهربونم! هنوز هم نوه تو دوست داری؟ یا دلتو زده؟!  

یاد پت و مت بخیر! 

وای چه حالی می داد وقتی پت و مت می شدیم . فقط می خندیدیم! 

 یادش بخیر ...  

 

عزیزم آلزایمر چیز خوبی نیست, وقتی خوشی ها و خنده ها یادمون بره ؛  

غم و غصه جاشو می گیره.  

  

بابا بزرگ مهربونم بعضی از خاطره ها و بعضی از تاریخ ها رو نباید فراموش کرد.  

 

دیروز تولدم بود - فراموش کردی ! شاید چون منو فراموش کردی ...   

 چقدر دلم می خواست که یادت می موند و غافلگیرم می کردی!  

 

ولی فهمیدم زیادی دلم خوشه!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد