Trust In God

به خدا اعتماد کن !

Trust In God

به خدا اعتماد کن !

آخرین ماه , آخرین راه

 

اینم از اولین مطلب من در اسفند ماه ؛ نمی دونم خوشحال باشم یا ناراحت که داره سال 87 تموم میشه . و نمی دونم که در کل می تونم این سال رو خوب بدونم یا نه . در هر صورت هر چی بود گذشت . با خوبی و بدییش . توی درس و دانشگاه که موفق بودم ,حالا بقیش زیاد مهم نیست .  

دنیا می گذره خیلی سریعتر از چیزی که ما تصور می کنیم و خاطره ها فراموش میشه . گاهی فراموش کردن اتفاقای تلخ سخته ولی غیر ممکن نیست . 

 

مامان رفته کربلا ,چند روز دیگه بر می گرده . دلم براش یه ریزه شده .الهی زود برگرده ,سالم و سرحال. منم چند روزیه که مهمون خاله جان هستم . چقدر خوبه وقتی دور هم هستیم ,خوش می گذره .هر چند برنامه روزانه دختر خاله هام و آبجیم حسابی پره ولی یه لحظه با اونا بودن رو با هیچی عوض نمی کنم. بهترین و شادترین لحظه ها رو با اونا دارم . دختر خاله هام استقلالی هستن ,اونم از نوع دو آتیشه !!!! 

 

حالا این وسط بنده نه استقلالی هستم نه پرسپولیسی! اصلا فوتبالی نیستم .ما رو چه به فوتبال و این بچه بازی ها!!! 

 

ولی کم کم دارم میشم تاجی (استقلالی!) 

 

به قول شاعر: 

 من تاجیم اسم تیمم استقلاله  

جلو تاج وایسادی واست باخت اجباره  

من آبیم تاجیم آسمونو عشقه  

نتونستی ببینی که یه سیخ بکن تو چشمت  

 

و کلی چیز دیگه ...  

 

 

البته بگم که خیلی خوشحال شدم مقاومت 4 تا گل به استقلال زد و تنها دلیل شادیم اینه که مقاومت شیرازیه ! بهر حال در این جور موارد شهر و استان رو به تیم و مقام ترجیح می دم .

 

 

 و باز هم مثل همیشه , مگه میشه فراموشم شه؟  

که شکر کنم بزرگیتو ,لطفتو ,محبتتو ! 

پس: خدایا شکرت شکرت شکرت ! 

 

در روشنایی امروز تو رو شکر می کنم و نور امید رو در دلم روشن می کنم تا در تاریکی فردا فراموش نکنم.

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد