چقدر این لحظه هایی که حواست نیست نفس گیره
همین جور پیش بری یه روز همه چیمون به باد میره
حواست نیست به رویایی که از هم داره می پاشه
بذار این زندگی یه روز شبیه زندگی باشه
یکم جاتو عوض کن که شاید بهتر منو دیدی
خودتو جای من فرض کن شاید حالمو فهمیدی
بذار من دور بشم با تو به چیزایی که دوست دارم
من از هر چیزی غیر از تو به حد مرگ بیزارم
بذار این زندگی با تو از این حال و هوا دور شه
دلم خوش باشه که زنده ام دلم یه ذره مغرور شه
شبا از ترس تنهایی به دل تنگی گرفتارم
روزا هم غرق تشویشم عجب روز و شبی دارم!!
یکم جاتو عوض کن که شاید بهتر منو دیدی
خودتو جای من فرض کن شاید حالمو فهمیدی
دارم از زندگی می گم نه یک سال و نه یک هفته
می ترسم روزی برگردی که هستیمون به باد رفته
اگه بنویسی God بهتره
بیشتر معنی بت میده god
نظرم خصوصی بودا
موفق باشید
باشه. ممنون که تذکر دادین!
شعرش خیلی قشنگ بود.خودت گفته بودی؟!
قابلی نداشت. نه عزیز. خودم نگفتم. یه بنده خدایی گفته یکی دیگه هم خونده!