Trust In God

به خدا اعتماد کن !

Trust In God

به خدا اعتماد کن !

قدرت من-قدرت تو!

قدرت ذهن ما!  

 

باورش سخته ولی قدرت ذهن ما خیلی زیاده . دقیقا همون چیزی که در موردش فکر می کنیم واسمون اتفاق می افته!  

باید خیلی مواظب باشیم . اگه ذهنمون منفی باشه راحت مارو از پا در میاره . خواهرم همیشه می گه : روزت با توجه به خلقت می گذره . وقتی خوش اخلاقی کلی اتفاق خوب واست می افته و وقتی بداخلاقی همه بلاهای عالم سرت میاد! 

راست می گه ,الان می فهمم به هر چیزی فکر کردم دقیقا همون اتفاق افتاده!!! 

خواستم زندگیم تغییرکنه و چند ساعت بعد به طور اتفاقی یه فیلم بدستم رسید در مورد قانون جاذبه و قدرت ذهن! قدرتی که داشتم ولی بهش توجه نکرده بودم!  

من همیشه یه شاگرد متوسط بودم ولی به توانایی خودم و استعدادم در یادگیری چیزایی که می خواستم ایمان داشتم .دیگران هم همین فکرو در مورد من می کردن که خیلی با استعدادم . هیچ وقت اهل درس خوندن نبودم ولی نمره هام عالی بود. کافی بود از یه درس خوشم بیاد و سر کلاس بهش گوش کنم. دیگه واسه امتحان نیازی به خوندن نداشتم. فقط شب امتحان درس می خوندم و به قول مامانم در همه عمرم هیچ وقت یه درس رو یه دور نخوندم . (البته کارم اشتباه بود!)  

اول دبیرستان که بودم ( تقریبا 8 سال پیش) یه تست آی کیو از ما گرفتن . برام جالب بود چون مثل همون سرگرمی های فکری بود که ازش خوشم میومد. از 60 تا سوال دوتا سوال مشابه رو با تردید جواب دادم . می دونستم جوابشون دقیقا باید برعکس باشه ! 

خب نمی دونستم اون تسته واسه چی بوده ولی وقتی شنیدم بالاترین امتیاز رو من گرفتم باورم نمی شد ! 58 از 60 . آره دقیقا همون دوتا رو که شک داشتم اشتباه زده بودم . اون همه شاگرد زرنگ, چطور یه شاگرد متوسط , بالاترین نمره تست آی کیو رو آورده؟ سوالی که تو ذهن خیلیا بود!  

 

قدرت ذهن و قانون جاذبه ,رازهای جالبی هستن که اگه همه ما بدونیم خیلی بهمون کمک می کنه که به چیزایی که می خوایم برسیم.  

  

قانون جاذبه (جذب) می گه : شما چیزهایی رو جذب می کنید که بهش فکر می کنید. 

  

از حالا می خوام به چیزای خوب و خیلی بزرگ فکر کنم . می دونم قدرت ذهنم اونقدرزیاده که به همه اون چیزایی که می خوام می رسم. من همیشه مطمئن بودم که آینده خیلی خوبی دارم. اینکه کجا باشم و چه کار کنم زیاد فرقی نمی کنه مهم اینه که من به چیزی که فکر می کنم ایمان دارم و همونطور می شه!  

و اما در مورد کسی که دوستش داشتم: من هیچ وقت به داشتن و خواستن اون فکر نمی کردم. فقط به این فکر می کردم که باید یه روز با اون خدافظی کنم تا به چیزایی که می خواد برسه و مانعی برای رسیدن به موفقیتش نباشم.  وقتی فکر کردنم به خدافظی جدی شد, دقیقا همون اتفاق افتاد!  

یا دیدن دوستی که یه لحظه بهش فکر کردم. گفتم خیلی دوست دارم فلانی رو ببینم که چند ماه از تموم شدن درسش می گذره و همشهری هم نیستیم (حتی شمارشو هم نداشتم!) خیلی اتفاقی دیدمش. خیلی خوشحال شدم, بهش گفتم که چقدردوست داشتم ببینمش!  

 

قدرت ذهن ما خیلی زیاده , کافیه باورش کنیم! ما می تونیم به همه چیزایی که می خوایم برسیم . اول باید بهش فکر کنیم و بعد احساسش کنیم , اونوقته که دریافتش می کنیم!  

  

به همین سادگی !

نظرات 3 + ارسال نظر
اینک فلسفه یکشنبه 12 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 02:19 ب.ظ http://isphilosophy.ir

سایت Isphilosophy در طول مدت فعالیت خود کوشیده است تا در حوزه‌ی فلسفه و موضوعات مرتبط به تولید محتوایی مناسب و پر بار و نیز ایجاد فضایی جهت تبادل آراء و اندیشه‌ها مبادرت ورزد. به همین دلیل و پس از تشکیل شورای تحریریه و بر اساس تصمیمی گروهی نام «اینک فلسفه» برای آغاز دوره‌ی جدید و رویکرد تخصصی‌تر فعالیت سایت انتخاب گردید.
هم‌چنین تالار گفت‌وگوی «اینک فلسفه» نیز فعالیت خود را آغاز کرده است. شما می‌توانید با مراجعه به این تالار که لینک آن در سایت وجود دارد در آن عضو شده و به تبادل آراء و اندیشه‌های خود با سایر دوستان بپردازید. هم‌اکنون این تالار یک گروه (گروه دانشجویان و دانش‌آموختگان فلسفه ایران) و 5 انجمن (آگورا، آکادمی فلسفه، فیلسوف خود باشید، فلسفه به زبان آدمیزاد و کافه فلسفه) دارد که شما نیز می‌توانید در آن‌ها حضور داشته باشید.

delak یکشنبه 12 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 02:25 ب.ظ http://DELAK.BLOGSKY.COM

در نگاه سرد زمان " می بینم آنروزی را که تو با گامهایی استوار به سویم می آیی …………..
با سلام و خسته نباشید خدمت شما دوست عزیز
اوینار بار دیگر به روز شد
منتظر حضور سبز و نظرات سازنده شما هستم
موفق باشید
باعضویت در خبر نامه وبلاگ از بروز شدن آن به صورت ایمیل آگاه شوید

دلک عزیز من از نظراتی که فقط جنبه تبلغ وبلاگ خودشونه خوشم نمیاد. ولی بهت سر می زنم.

موفق باشی.

[ بدون نام ] دوشنبه 13 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 11:00 ق.ظ http://sangfroid.blogsky.com

پاپونا و رپونا....یعنی دو دوست که خیلی دیر با هم دوست شدن و خیلی زود از هم جدا شدن...دو دوستی که حاضر بودن برای هم بمیرن...اما.....
راستی مطالبت قشنگن ....

چه جالب - درست مثل من و دوستم . خیلی دیر به هم نزدیک شدیم و خیلی زود جدا شدیم!

این داستان هر روز و هر روز واسه همه تکرار میشه . فقط یه خنده می مونه .ممکنه خندمون زیادی تلخ باشه ولی باید شیرینش کنیم. باید به این داستان های تکراری هی نگاه کنیم و هی بخندیم , فقط بخندیم!

رپونا و پاپونا رو از رپ و پاپ گرفتین؟ اگه حدسم درست باشه پس من دوتاشونو با هم ترجیح می دم . حالا رپونا هم ناز کنه , همه جوره پاپونا رو دوست دارم و فداشم میشم. فدای مهربونیت!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد